نام کاربر
سلام
دختری ۳۵ ساله مجرد خانه دار دیپلم هستم پدر خیلی خودخواه و عیاشی دارم که فقط تو خونه باید حرف اون باشد پدرسالاری باشد وگرنه با فحش و کتک و توهین تحقیر آزار و شکنجه میدهد بدبین به همه کس و همه چیز هست سوادش در حد ابتدایی است و متاسفانه خانه نشین و پرنده داخل خونه پرورش میدهد که همه زندگی مان سروصدا پرنده پر کثافت و پر شده به حرف کسی هم تره خورد نمیکند مخارج ما را با مغازه ای که پدرم اجاره کرده مادرم برادرم کار میکنند در میارن اونم باید دودستی تقدیمش کنند البته مخارج زندگی را میدهد ولی مدام خونه میخواد همه کنار او باشند دست به فرمان او باشیم اجازه ازدواج نه به من نه به برادرم که ۵ سال از من کوچیکتره نمیدهد بهانه های بنی اسراییل میگرد تا حرفش زده میشود کاری میکند نشود و از گفتنش پشیمان و ناامیدمان میکند و متاسفانه با تعدادی زن هرزه در ارتباط هست گه گاهی خرج اونا میکند و به خودش و ظاهرش خیلی میرسد دلش نمیخواهد هیچکدام از ما مستقل باشیم همش میخواد اسیر اون باشیم اجازه بیرون کار کردن و رفتن هم نمیدهد همه مان ازش میترسیم کاری نمیتونیم بکنیم تو فامیل هم کسی از پدرم دل خوشی ندارد و کمکمان نمیکند برادر خیلی باایمان مذهبی دارم رو پدرم نمیاستد هر چی بگه اطاعت میکند اونم بیشتر ظلم میکند ولی من از کارهاش عصبی شدم و باهاش بحث تند و گاهی قهر حرف نمیزنم یک خواهر ۱۴ ساله هم دارم نگران آینده او هم هستم به او هم فحش های زشت رکیک جنسی میدهد و مدام استرس دارم باز پدرم با خودخواهیش پرنده بازیش آرامش ما را ببشتر بهم بزند آسبب بهم برساند تا حدی از نگرانی تو خواب بدنم میلرزد از خواب میپرم خسته شدم راهنمایی کنید چه کنم .؟
دختری ۳۵ ساله مجرد خانه دار دیپلم هستم پدر خیلی خودخواه و عیاشی دارم که فقط تو خونه باید حرف اون باشد پدرسالاری باشد وگرنه با فحش و کتک و توهین تحقیر آزار و شکنجه میدهد بدبین به همه کس و همه چیز هست سوادش در حد ابتدایی است و متاسفانه خانه نشین و پرنده داخل خونه پرورش میدهد که همه زندگی مان سروصدا پرنده پر کثافت و پر شده به حرف کسی هم تره خورد نمیکند مخارج ما را با مغازه ای که پدرم اجاره کرده مادرم برادرم کار میکنند در میارن اونم باید دودستی تقدیمش کنند البته مخارج زندگی را میدهد ولی مدام خونه میخواد همه کنار او باشند دست به فرمان او باشیم اجازه ازدواج نه به من نه به برادرم که ۵ سال از من کوچیکتره نمیدهد بهانه های بنی اسراییل میگرد تا حرفش زده میشود کاری میکند نشود و از گفتنش پشیمان و ناامیدمان میکند و متاسفانه با تعدادی زن هرزه در ارتباط هست گه گاهی خرج اونا میکند و به خودش و ظاهرش خیلی میرسد دلش نمیخواهد هیچکدام از ما مستقل باشیم همش میخواد اسیر اون باشیم اجازه بیرون کار کردن و رفتن هم نمیدهد همه مان ازش میترسیم کاری نمیتونیم بکنیم تو فامیل هم کسی از پدرم دل خوشی ندارد و کمکمان نمیکند برادر خیلی باایمان مذهبی دارم رو پدرم نمیاستد هر چی بگه اطاعت میکند اونم بیشتر ظلم میکند ولی من از کارهاش عصبی شدم و باهاش بحث تند و گاهی قهر حرف نمیزنم یک خواهر ۱۴ ساله هم دارم نگران آینده او هم هستم به او هم فحش های زشت رکیک جنسی میدهد و مدام استرس دارم باز پدرم با خودخواهیش پرنده بازیش آرامش ما را ببشتر بهم بزند آسبب بهم برساند تا حدی از نگرانی تو خواب بدنم میلرزد از خواب میپرم خسته شدم راهنمایی کنید چه کنم .؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
نتیجهای یافت نشد.