به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
user-avatar
نام کاربر

نمیتونم بعد از ازدواج از خانوادم دل بکنم،چکار کنم؟

#وابستگی_به_خانواده
5 1075 4 سال پیش
سلام
من عقد بستم و نزدیک عروسیمه.
بخاطر وابستگی شدیدی که به خانوادم دارم نمیتونم ازشون دل بکنم و بعد ازدواج بخاطر کار شوهرم از خانوادم خیلی دور میشم.
برای همین موضوع همش با همسرم بحث دارم .
باید چکار کنم چجوری خودمو آروم کنم؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
نام و نام خانوادگی من را به دیگران نمایش نده
طناز

سلام عزیزم شما برای بقیه زندگیت انتخابیو انجام دادین که بنا بر این انتخابت باید از خانوادت فاصله بگیری خوب این خیلی مسئله ی سختی نیست اما چیزی که سختش میکنه وابستگی و ترس هاس شماست که تمرکزتو از روی زندگیت برداشته به جای تلخ کردن بهترین روزهای زندگیت روی خودت و وابستگیت کار کن که بتونی قوی باشی | خیلی وقت ها استقلال و دوری میتونه برات مفید تر باشه و تورو قوی تر کنه که روی توانیهایات بیشتر تمرکز کنی و استفاده کنی

پاسخ 1 4 سال پیش
ملیکا پور خوش سفر

سلام عزیزم اخه من دختر اخریه خونوادم و مادرم مریضه ناراحتی قلبی داره و مریضی های دیگه من برم دیگه کسی نیست مواظبش باشه بابامم نگهبانه من بیشتراز دل کندن از اینکه چجوری مادرمو تنها بذارم میترسم

4 سال پیش
شبنم

شما هنوز زندگیتون و شروع نکردید دارید به همسرتون این حس و میدید که از تو مهم تر تو زندگی من هست

پاسخ 4 سال پیش
fariba

سلام دوست عزیز شما قطعا بدون آگاهی از شغل اون پسر که انتخاب نکردید و این که مگه کجا میری الان دنیا جوری شده که حتی اگر خارج از کشور هم بری میتونی با تلفنت و با تماس تصویری هم از خانوادت با خبر باشی الان بهترین روزهای زندگی تون است باید به این فکر کنی هر روز زندگی تو قشنگتر از قبل بسازی نه اینکه با این پسر دعوا کنی تصمیم دو طرفه است خوب اون پسر هم از خانواده خودش دور میشه این قانون طبیعت است عزیزم شما خودت داری ی خانواده جدید تشکیل میدی لازمه اش جدا شدن از خانواده خودت است و همه اینطور هستند حتی خوده پدر ومادرت هم وقتی همدیگر را انتخاب کردن از خانواده هاشون جدا شدن با این رفتار های بچه گانه همسرت و از خودت دور نکن به نظر من دعوا و بحث تو این موارد را تموم کن و اینکه هرجا بری میتونی بهشون سر بزنی اونا بیان خونتون و هر شب هم تلفنی صحبت کنید راه حل داره این مورد عزیزم به نظر من حتما آموزش ببین چطور با همسر رفتار کردن و سیاست های زنانه را اگه زندگی ات برات مهم است آموزش ببین

پاسخ 1 4 سال پیش
زینب محمدزاده

دقیقا من هم از خانوادم دورم و وابستگیم زیاده و بچه ی اخرم مامانمم بیماری قلبی داره و جراحی کرده چند سالیه وقتی پیش فامیلای همسرم میرم حس غربت خفم میکنه و فقط میخوام بیام بیرون پشت تلفن هم که فقط گریه میکردم ... طبیعیه که نگران باشی و اوایلش همش اشک و اه و نالس ... ولی بعد یه مدت شروع میکنی به سرگرم کردن خودت .. از خودت انتظار تغییر یهویی نداشته باش ... من خودم بعد ازدواج همش میگفتم تصمیمم درست بود؟ من چرا اینکارو کردم و دور شدم ولی تجربه ای که من تو این هفت ماه دارم اینه که از سر تنهایی هیچ وقت با دوستان و آشناهای اون شهری که توش غریبی دردو دل نکن و سرت تو کار خودت باشه و برا خودت یه کار کوچولو شروع کن تو خونه یا بیرون ... با شوهرتم صحبت کن که خیلی بیشتر نیاز به محبت داری و همونطور که تو تصمیم گرفتی به خاطرش دور شی از خانوادت ایشون هم یه جورایی جای نزدیکات باید محبت کنه و گوش شنوا برا صحبتات داشته باشه ... فقط بدون تنها تو غریب نیستی و با خوندن پیامت یاد خودم افتادم... قوی میشی و راه زندگیتو پیدا میکنی ... فقط از ته دل با خدا باش ?

پاسخ 4 سال پیش