ترس از اتفاق های بد

من ۲۱ سالمه کودکی خیلی بدی داشتم نمیدونم باید توضیح بدم یا نه؟
ولی همیشه از تنهایی و ازدست دادن بقیه می ترسیدم.
همیشه فقط میخواستم آرامش و عشق داشته باشم،
مادرم تو۳ سالگی فوت کرد و با خانواده ای بزرگ شدم که نیاز های عاطفی و روحی و مالی مو برطرف نکردن!
خانواده پدریم اذیتم میکردن به علاوه که مجبور شدم از ۱۶ سالگی مریض داری پدربزرگ و مادربزرگ هم بکنم و تنها چیزی ک خودمو باهاش خالی میکردم غذا بود،
الان که ۲۱ سالمه آدم چاقی هستم که ۲ ساله عاشق شده و اون مرد از من خجالت میکشی و فراریه و اذیتم میکنه.
به علاوه که دوست یا کسی تو زندگیم نیست و هرکسی هم که هست ترکم میکنه،
بعد این که مطالعه کردم فهمیدم مشکل از منه، تست افسردگی آخرین نمره رو بهم داد.
به علاوه که نمیتونم دیگه زندگی و آدم هارو تحمل کنم.
کل روز رو خیال بافی میکنم و تو حالتیم که انگار روزهام تو خواب و بیدار میگذره!
میترسم مشکل روانی داشته باشم میترسم حقم باشه که تنهام و کسی و دوسم نداره،
جدیدا از حس عصبانیت تو ذهنم به بقیه آسیب میزنم، البته تاحالا هیچوقت این کارو نکردم.
چون افراد نزدیکم از قرص برای اعصاب و افسردگی استفاده کردن میدونم که خوب نمیشه، خیلی حالم بده.
فقط اگه کسی میتونه بهم کمک کنه، اینم بگم که چند نوع فوبیا دارم و از بچگی عادت به فکر کردن در مورد اتفاقاتی خیلی بد رو دارم
که دونه دونه داره جذب میشه میترسم کل زندگیم نابود بشه...
به نظرتون من مشکل روانی دارم؟
میتونیم کمکم کنین تا خوشحال زندگی کنم و آرامش داشته باشم؟