همسرم درآمد کافی برای زندگی و بچه دار شدن ندارد
همسرم بعد دو سال زندگی مشترک کار ثابت و حقوق کافی و ثابت ندارد و حقوق من بهتر است و بیشتر مسائل مالی با من است.
چون حقوق به موقع و کافی ندارد و به نظر من تلاش شوهرم کم هست برای زندگیمون. می خوام بچه دار شم به این خاطر می ترسم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام اصلا نگران نباش برو اقدامات پیش از بارداری وبزار بچه بیاد بچه باخودش روزی میاره مرد بیشتر به فکر زندگی میشه زندگی پایدارتروشیرین تر میشه وقتی مرد میبینه ازعهده خرج بچه برنمیاد خودس تلاشش روبیشتر میکنه که بیشتر دارآمد داشته باشه ثمره زندگی دونفره بچه هس اشتباه نکن وظیفه مرد هس که خرج زندگی رو تهیه کنه و تو پس انداز کنی برای خودت وبچت
سلام دوست عزیز...من دقیقا سه سال پیش توی شرایطی مالی بودم که اصلا آماده ی بچه دار شدن نبودم ولی ناخواسته باردار شدم.ولی به لطف خدا و توکل بخودش بخوبی همه چیز محیا شد.نگران نباشید و بخدا بسپارید.????
عزیزم بنظر من قبلش قشنگ فکر کن چون به دنیا اوردن یک انسان دیگه مسولیت بزرگیه و شما نمیتونی روی احتمالات نظر بدی که ایا بعد از بچه دار شدن همسرت تلاشش بیشتر میشه یا نه. شما باید بتونی از پس مخارج فرزندت بربیای و به این موضوع خیلی فکر کن چون بچتون باید در یک فضای امن بزرگ بشه .
سلام عزیزم بچه روحیه پدرمادررو تغییرمیده وشاداب میکنه و امید به زندگی بیشتر میکنه بچه اوایل که خرج نداره یه دونه مای بی بی هس ک یارانه ومعیشتی خودش هس ادم یکبار بابچش کوچیک میشه ودوباره همراه بچه اش بزرگ میشه خداروزی رسان هس توکلت به خود خدا باشه امیدت به خدا باش
اصلا به فکر بچه با این شرایط نباش نباید دودل بود به این موضوع مهم اول مشکل رو حل کنید بعد. بچه خیلی هزینه داره وتو این زمونه کی میتونه کمک کنه مگر ناخواسته باشه اون بحثش فرق میکنه
سلام عزیزم نظر دوستانو خوندم...درسته که خدا روزی رسونه اما خودش گفته از تو حرکت از من برکت خودت ببین دوس داری بچتو با چه کیفیتی به دنیا بیاری و بزرگ کنی؟ اصلا شوخی نیست که بچه دار بشی به امید اینکه درست بشه. و چه تعداد آدم هایی رو دیدم که به مشکلات شوهر چشم پوشوندن و بچه دار شدن به امید اینکه شوهرشون خوب بشه که نشده و بعد با یه بچه جدا شدن( البته مشکلات اونا متفاوت بوده به عنوان مثال گفتم)