نام کاربر
من به شخصی ابراز علاقه کردم و ایشون به من گفتن که از من 11 سال بزرگترند، تجربه هاشون از من بیشتره و کلی دلیل دیگه که نمیشه با هم باشیم.
بعد متوجه شدم همه بهانه تراشی بود.
از من خواستن فراموش کنم ولی بعدش خودشون یه سری کارها کردن که من فکر کردم به من علاقه دارن.
واقعا منو داخل یه بلاتکلیفیه بزرگ گذاشتن که الان هم سه ماه الکی یه موضوعی رو بزرگ کردن و با من قهرن که من متوجه ام این کارشون برای اینه که من دیگه دوسشون نداشته باشم ولی من خیلی خیلی دوسشون دارم و از این حالم که دلتنگی و ناراحتیه هم خسته شدم.
نمیدونم با این بلاتکلیفی چیکار کنم؟
بعد متوجه شدم همه بهانه تراشی بود.
از من خواستن فراموش کنم ولی بعدش خودشون یه سری کارها کردن که من فکر کردم به من علاقه دارن.
واقعا منو داخل یه بلاتکلیفیه بزرگ گذاشتن که الان هم سه ماه الکی یه موضوعی رو بزرگ کردن و با من قهرن که من متوجه ام این کارشون برای اینه که من دیگه دوسشون نداشته باشم ولی من خیلی خیلی دوسشون دارم و از این حالم که دلتنگی و ناراحتیه هم خسته شدم.
نمیدونم با این بلاتکلیفی چیکار کنم؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
samira
عزیزم قرار نیست ایشون تکلیف شما رو مشخص کنه . شما خودتون باید برای زندگیتون تصمیم بگیرید . اگر دوست دارید که یک رابطه ی جدی و هدف دار داشته باشید باهاشون صحبت کنیدو بگید. و برای وقت و زندگیتون ارزش قایل باشید چون شما نمیتونی منتظر بمونی که ایشون براتون تصمیم بگیره هیچکس بجز خود شما نمیتونه واسه زندگیت تصمیم بگیره
پاسخ
4 سال پیش