مشکل من اینه که اگه پول داشتیم خونه میخریدیم حل میشد حالا که پولشو نداریم
ما اینجایی که زندگی میکنیم خونه پدر شوهرمه محل کار شوهرمم همین شهره ولی برادرشوهرم رفته سرکار میخان بیان اینجا زندگی کنه و یه جورایی مهلت موندمون تموم شده و از طرفیم محل کار خودم شهرستانه به فاصله یک ساعت از اینجا
الان برای اینکه بخوایم بریم شهری که محل کار خودمه دو راه داریم یکیش مستاجریه که شوهرم راضی نیست بخاطر سختی و هزینه بالای اجاره چون باید هزینه بنزینم بده علاوه بر کرایه
راه دوم اینه ک بریم خونه مامانم اینا که اینم خودم دوس ندارم فکر میکنم مشکلاتمون بیشتر میشه چون کاملا مستقل نیس و همسرم هر اتفاقی چیزی باشه میره به خونوادش میگه و فک میکنم چیز پنهونی بینمون نمیمونه
تا اینجا یه مشکل
مشکل دوم اینه که من دوس دارم همین شهر بمونیم ولی کار خودم خیلی کم میشه کارمم از دست بدم شوهرم دوست نداره و همسر شاغل میخواد
از طرف دیگه اگه اینجا بمونیم هر هفته و همه تعطیلات و عیدا و مناسبتا میریم خونه مامانم و مادر شوهرم چندین روز میمونیم چون شوهرم اینجا حوصله شون سر میره واقعا هم اونا هم من کلافه شدیم از این همه رفت و آمد و بلاتکلیفی چون خیلی خونه خودمون نیستیم
سوالم اینه با این توصیفات من چیکار کنم چه تصمیمی بگیرم که از بلاتکلیفی در بیایم
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام دوست عزیز روزت بخیر مسئله تو نداشتن قدرت تصمیم گیری نیست ، در واقع مسئله تو با همسرته از طرفی قبول نمیکنه مستاجر باشید ، از طرف دیگه مسائل مختلف رو به خانوادش میگه و از یک طرف دیگه همسر شاغل میخواد و این وسط شما برای نگه داشتن زندگیت همه بار روانی این تصمیم رو انداختی گردن خودت و احساس سردرگمی میکنی در حالی که ریشه این مسائل ارتباط تو با همسرته نه بی پولی و قدرت تصمیم گیری. خیلی خوبه که برای نگه داشتن زندگیت تلاش میکنی و میخوای دل همسرتو با خودت داشته باشی اما لازمه تو انجام این کارها با سیاست رفتار کنی ، مثلا جوری باهاش صحبت کنی که برای حرفت ارزش قائل بشه و به نظرت احترام بذاره ،چه جوری رفتار کنی که بدونه نباید هر حرفی رو به خانوادش انتقال بده ، بیشتر دوست داشته باشه و بهت اهمیت بده ،... به شما پیشنهاد میکنم برای یادگیری این سیاست های رفتاری از دوره زنان باهوش 1 و2 استفاده کنید.
سلام پریسا جون دختر من ۱۷ سالش هست ۶ ماهیه که با اکیپ دختران و پسران میرن کافه کوه و ... میخوام جلوش رو بگیرم ولی نمی تونم با زور و اجبار هم نمی تونم جلوش رو بگیرم لطفا شما بگید چکار کنم ممنون