به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
user-avatar
نويد صفاري

زنم تمام حق و حقوق و دارایی من رو ازم گرفته و ترس از دست دادن زندگیم رو دارم

دسته بندی: رابطه ی عاطفی
#اختلاف_طبقاتی #ازدواج_اشتباه
0 860 3 سال پیش
حدود 20 ساله پيش با دختري آشنا شدم و عليرغم مخالفتهاي شديد خانواده دختر به دليل شهرستاني بودن و نداشتن اوضاع مالي خوب ( كارمند بودن) بالاخره بعد از 2 سال كشمكش ازدواج كرده و شرط داشتن يك واحد آپارتمان نيز محقق شد و موفق به خريد آپارتمان و ازدواج در 27 سالگي شدم.
در دوران دوستي چندين بار از ادامه رابطه منصرف شدم. در روز خواستگاري بيشترين تحقير رو تو زندگيم تجربه كردم، اختلاف طبقاتي زياد بود. مادر دختر به شدت وسواسي و مذهبي بود. من خيلي مذهبي نبودم ولي به خاطر خانمم كم كم بهتر شدم.
در مورد بچه دار شدن علاقه زيادي داشتم پسر داشته باشم ولي هر دو بچه دختر شدند و البته همسر بنده مخالف بنده بوده و با كمك و مشاوره زناشويي و تكنينك هاي خاص در اين مورد موفق شدند. در حال حاظر دختر اول بنده 13 سال و دختر دوم 6 سالشونه.
متاسفانه همسر بنده به شدت خشن شده و با دخترم زد و خورد مي كنند و حتي در 10 سالگي ايشون را به شكلي مورد ضرب و شتم قرار دادند كه پاي خودش شكست و به علت سر و صدا وايجاد مزاحمت صوتي براي همسايه ها (با اينكه بنده در منزل همسرم - منزل پدري ايشون به همراه مادر خانمم) منجر به شكايت به پليس اجتماعي شده و با مراجعه پليس نيز ايشون تغييري نكرده و همچنان در 14 سالگي به ضد و خورد با دختر اولم مشغول بوده و حرف مادر خود و يا بنده را توجه نمي كنند.
7 ماهه پيش در اثر يك دعواي هميشگي وسايل من را بيرون انداخته و با كمك يكي از دوستان خود كه بقول خودشان وكيل هستند بنده را وادار كرد كه حق طلاق و حق حضانت بچه ها و حق خروج از كشور را به ايشان بدهم و به اين شرط اجازه داده من بالاي سر بچه هام و زندگي باشم.
خونه خودم را فروختم و مغازه خريدم به نام ايشون. الان تو سن 47 سالگي درمانده شده و تمام اين موضوعات را خانواده ايشون ميدونن ولي كاري از هيچ كس بر نمي آد و همه ميگن به خاطر بچه هات كنار بيا و مثل قبل عاشقانه زندگي كن.
گاهي خيلي دوسش دارم و گاهي متنفرم. اجازه نميده بچه ها رو ببرم خانوادم ببينن...
نميدونم چه بايد بكنم !!!!!
درمانده شدم گاهي وقتا دوست دارم مريض بشم ، دوست دارم تو اين اوضاع كرونا ازبين برم. بي سرو صدا !!
خودش گفته بالاخره يه روز تو رو مي ندازم بيرون...
خدا رو شكر فعلا مادرش زنده است و اميدوارم حالا حالا زنده بمونه تا اين بچه ها از آب و گل در بيان.
لطفا" راهنمايي بفرماييد....
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
نام و نام خانوادگی من را به دیگران نمایش نده
نتیجه‌ای یافت نشد.