نام کاربر
نامزدم به فکر عشق قبلیشه و همش غمگینه
دسته بندی: سوالات قبل از ازدواج
#تردید_در_انتخاب #ازدواج
سلام
من حدود ۱۵ ماهه با آقایی آشنا هستم. ایشون از من ۲ سال بزرگترن. من ۲۲ سالمه ایشون ۲۴ سالشه. ۴ ماه قبل این که ایشون به سراغ من بیاد به مدت ۴ سال با خانمی در ارتباط بوده باهم بالا و پایبن زیاد داشتن و در نهایت خانواده ها ازهم جداشون میکنن.
در طی این مدت که ما باهم آشنا بودیم خیییییلی باهم خوب بودیم و سعی میکردیم رابطه خوبی بسازیمو خیلی همو درک میکردیم و تنش ها رو کنترل میکردیم و باهمم هم هدفیم.
ایشون هر ۲ ماه یک بار یاد عشق قدیمش میفته و برای من تعریف میکنه و گریه میکنه که چرا اینجوری شد و...
منم بهش گفتم که به من نگو... امنیتم بهم میریزه ولی بازم بعد چندماه به طور ناخوداگاه برای من مثلا دردودل میکنه.
و مادر نامزد قبلش رو خیلی دوست داره و حتی مادر نامزد قبلش بهش پیام داده بود که سوالات درسی بچه خواهرش رو حل کنه و نامزد من سوالات رو برای من فرستاد که حل کنم.
یا مثلا میخواد به دایی اون خانم ماشین بفروشه. و البته بگم کلا نامزد من با نامزد قبلیش هیچ فامیلیتی ندارن و کلا شهرهاشونم جداست. الان نامزد من به من محبت میکنه ولی حس میکنم الکیه و منو دوست نداره.
به من میگه اگر بری تنها میشم نمیگه دوستت دارم نرو. و مثلا دیروز نشسته بود برای همسر دوستش ماجرا رو تعریف کرده بود و گفته بود زندگی من پر از غمه. میشینه اهنگ های غمگین گوش میده همش غم. تنها مشکل ما اینه...
من چه کار کنم،؟؟ بهم بزنم؟؟؟
(من خیلی ویژگی ها دارم و به شدت دختر سری هستم ولی خواستگار ندارم. خواهر بزرگمم تو خونس اگرم خواستگار بخواد برای من بیاد اونو میبینن و نمیان و دلم میخواد ازدواج کنم.)
من حدود ۱۵ ماهه با آقایی آشنا هستم. ایشون از من ۲ سال بزرگترن. من ۲۲ سالمه ایشون ۲۴ سالشه. ۴ ماه قبل این که ایشون به سراغ من بیاد به مدت ۴ سال با خانمی در ارتباط بوده باهم بالا و پایبن زیاد داشتن و در نهایت خانواده ها ازهم جداشون میکنن.
در طی این مدت که ما باهم آشنا بودیم خیییییلی باهم خوب بودیم و سعی میکردیم رابطه خوبی بسازیمو خیلی همو درک میکردیم و تنش ها رو کنترل میکردیم و باهمم هم هدفیم.
ایشون هر ۲ ماه یک بار یاد عشق قدیمش میفته و برای من تعریف میکنه و گریه میکنه که چرا اینجوری شد و...
منم بهش گفتم که به من نگو... امنیتم بهم میریزه ولی بازم بعد چندماه به طور ناخوداگاه برای من مثلا دردودل میکنه.
و مادر نامزد قبلش رو خیلی دوست داره و حتی مادر نامزد قبلش بهش پیام داده بود که سوالات درسی بچه خواهرش رو حل کنه و نامزد من سوالات رو برای من فرستاد که حل کنم.
یا مثلا میخواد به دایی اون خانم ماشین بفروشه. و البته بگم کلا نامزد من با نامزد قبلیش هیچ فامیلیتی ندارن و کلا شهرهاشونم جداست. الان نامزد من به من محبت میکنه ولی حس میکنم الکیه و منو دوست نداره.
به من میگه اگر بری تنها میشم نمیگه دوستت دارم نرو. و مثلا دیروز نشسته بود برای همسر دوستش ماجرا رو تعریف کرده بود و گفته بود زندگی من پر از غمه. میشینه اهنگ های غمگین گوش میده همش غم. تنها مشکل ما اینه...
من چه کار کنم،؟؟ بهم بزنم؟؟؟
(من خیلی ویژگی ها دارم و به شدت دختر سری هستم ولی خواستگار ندارم. خواهر بزرگمم تو خونس اگرم خواستگار بخواد برای من بیاد اونو میبینن و نمیان و دلم میخواد ازدواج کنم.)
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام عزیزم . لطفا به همراه نامزدتون به یک مشاوره مراجعه کنید
پاسخ
3 سال پیش