راضیه
شوهرم به شرطی که واسه ازدواجم گذاشتم پایبند نیست
دسته بندی: سوالات بعد از ازدواج
#شروط_ازدواج
سلام
حدود هشت ماهه عروسی کردیم
جلسه ی اول خاستگاری اولین شرطم واسه ازدواج این بود که قلیون نکشه.
چون از لحاظ فرهنگی خونواده من با این موضوع شدیدا مخالفن و منم همینطور.
ولی تمامی خانواده همسرم همیشه بساط قلیونشون پهنه. بخاطر همین اولین شرطم برای ازدواج این بوده و قبول کرد در حضور خانوادش.
چندین بار هر چند وقت یکبار میگفت بزار بکشم و چند بار متوجه شدم پنهونی بعضی وقتا میکشه. برای اولین باری که فهمیدم برخورد شدید کردم و این اصرارش بر کشیدن ادامه داشت تا اینکه دیگه به جایی رسیدم که فهمیدم نمیتونه بزارش کنار و جزو یکی از لذایذ زندگیشه با خودم کنار گفتم اومدم، باهم توافق کردیم.
که در ماه یکی دوبار تفریحی اشکال نداره و به صورت کاملا جزیی تمام حد حدود و مرز ها رو مشخص کردیم و قرار شد که هیچ تبصره ای اضافه نشه و خیلی قسم خورد که بهش پایبند میمونه.
همچی خوب پیش میرفت تا اینکه احساس کردم داره زیاد روی میکنه (شاید زود اقدام کردم) و بحثمون شد و گذشت.
تا اینکه سر یه موضوع دیگه دعوامون شد و بحث قبلی رو کشید وسط که تو به من اعتماد نداری و از این به بعد حالا که اینطور شد میکشم و همش تو محفلشون حضور داشت و همش میکشه.
تا اینکه بهم گفت راحتم بذار چند وقتی تا از دلم بیوفته، خودم میزارم کنار.
خواهش میکنم بهم گیر نده و بهم فرصت بده.
تا ذهنم آروم شه و برگردیم به قول و قرارمون.
بنظرتون بهترین راهکار چیه ؟؟ من باید چکار کنم؟
روح و روانم اذیت میشه و همیشه این مسئله جز خط قرمز های خودم و خانوادم بوده.
ولی خانواده همسرم براشون خیلی عادیه و طرفداری شوهرمو میکنن میگن مگه چطور میشه؟
خواهش میکنم کمکم کنید ...
حدود هشت ماهه عروسی کردیم
جلسه ی اول خاستگاری اولین شرطم واسه ازدواج این بود که قلیون نکشه.
چون از لحاظ فرهنگی خونواده من با این موضوع شدیدا مخالفن و منم همینطور.
ولی تمامی خانواده همسرم همیشه بساط قلیونشون پهنه. بخاطر همین اولین شرطم برای ازدواج این بوده و قبول کرد در حضور خانوادش.
چندین بار هر چند وقت یکبار میگفت بزار بکشم و چند بار متوجه شدم پنهونی بعضی وقتا میکشه. برای اولین باری که فهمیدم برخورد شدید کردم و این اصرارش بر کشیدن ادامه داشت تا اینکه دیگه به جایی رسیدم که فهمیدم نمیتونه بزارش کنار و جزو یکی از لذایذ زندگیشه با خودم کنار گفتم اومدم، باهم توافق کردیم.
که در ماه یکی دوبار تفریحی اشکال نداره و به صورت کاملا جزیی تمام حد حدود و مرز ها رو مشخص کردیم و قرار شد که هیچ تبصره ای اضافه نشه و خیلی قسم خورد که بهش پایبند میمونه.
همچی خوب پیش میرفت تا اینکه احساس کردم داره زیاد روی میکنه (شاید زود اقدام کردم) و بحثمون شد و گذشت.
تا اینکه سر یه موضوع دیگه دعوامون شد و بحث قبلی رو کشید وسط که تو به من اعتماد نداری و از این به بعد حالا که اینطور شد میکشم و همش تو محفلشون حضور داشت و همش میکشه.
تا اینکه بهم گفت راحتم بذار چند وقتی تا از دلم بیوفته، خودم میزارم کنار.
خواهش میکنم بهم گیر نده و بهم فرصت بده.
تا ذهنم آروم شه و برگردیم به قول و قرارمون.
بنظرتون بهترین راهکار چیه ؟؟ من باید چکار کنم؟
روح و روانم اذیت میشه و همیشه این مسئله جز خط قرمز های خودم و خانوادم بوده.
ولی خانواده همسرم براشون خیلی عادیه و طرفداری شوهرمو میکنن میگن مگه چطور میشه؟
خواهش میکنم کمکم کنید ...
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
داود حسين زاده
با سلام، به نظر من طلاق بگيريد اگه نمي تونه ترك كنه. به اميد حل مشكل
پاسخ
4 سال پیش