mary
صیغه دائم هستم ولی بلاتکلیفم و نمیدونم باید چکار کنم
دسته بندی: رابطه ی عاطفی
#مطلقه #کات_کردن
سلام خسته نباشید
خانم نصری من ۳۰ سالمه و مطلقه هستم. با یه آقایی هستم تقریبا ۵ سال سر یه قضیه که میخوام بگم بهتون با دوستم دعوام شده، البته صیغه هستم دائم.
جدیدا با دوستایی آشنا شده که خیلی بی قید و بند هستن از دسته آدمایی که آخر هفته ها میرن شمال و دختر میبرن واسه س.ک.س.
براشونم فرقی نمیکنه که کی با کی باشه اخرین سری دوستم بهم گفت که دوستاش با یه دختر رفتن و ۳ تایی س.ک.س کردن منم خیلی نگران شدم که نکنه اینا دوست منو از راه بدر کنن و براش فرقی نکنه و بره ...
این خیلی رو ذهنم تاثیر منفی گذاشته بود بعد رفتیم شمال من و دوستم و دوست پسرش که ویلا برای اون بود منم خواستم امتحانش کنم وسط س.ک.س گفتم گروپ دوس داری و ازین حرفا که اون لحظه به من چیزی نگفت بعدا گفت که ناراحت شده منم گفتم خواستم امتحانت کنم من به اشتباهم پی بردم و گفتم من اشتباه کردم که دست رو غیرتت گذاشتم.
بعد این قضیه تموم شد و 1 ماه بعد سر یه شوخی دوباره اون قضیه رو اورد وسط که هرروز تو ذهنم اون کار تو هست دعوا حسابی کردیم و الان کات کردیم.
منم گفتم من دیگه خسته شدم تکلیف منو روشن کن این آقا هم گفت من کاری نمیکنم. حالا من چیکار کنم با من لج کرده.
ایشون یه ازدواج ناموفق دارن و یه بچه دختر ۷ساله که میگه باید اول تکلیفش روشن بشه که با مادرش زندگی میکنه یا نه.
تقریبا ۲ سال دیگه معلوم میشه من باید چیکار کنم؟؟؟؟
خانم نصری من ۳۰ سالمه و مطلقه هستم. با یه آقایی هستم تقریبا ۵ سال سر یه قضیه که میخوام بگم بهتون با دوستم دعوام شده، البته صیغه هستم دائم.
جدیدا با دوستایی آشنا شده که خیلی بی قید و بند هستن از دسته آدمایی که آخر هفته ها میرن شمال و دختر میبرن واسه س.ک.س.
براشونم فرقی نمیکنه که کی با کی باشه اخرین سری دوستم بهم گفت که دوستاش با یه دختر رفتن و ۳ تایی س.ک.س کردن منم خیلی نگران شدم که نکنه اینا دوست منو از راه بدر کنن و براش فرقی نکنه و بره ...
این خیلی رو ذهنم تاثیر منفی گذاشته بود بعد رفتیم شمال من و دوستم و دوست پسرش که ویلا برای اون بود منم خواستم امتحانش کنم وسط س.ک.س گفتم گروپ دوس داری و ازین حرفا که اون لحظه به من چیزی نگفت بعدا گفت که ناراحت شده منم گفتم خواستم امتحانت کنم من به اشتباهم پی بردم و گفتم من اشتباه کردم که دست رو غیرتت گذاشتم.
بعد این قضیه تموم شد و 1 ماه بعد سر یه شوخی دوباره اون قضیه رو اورد وسط که هرروز تو ذهنم اون کار تو هست دعوا حسابی کردیم و الان کات کردیم.
منم گفتم من دیگه خسته شدم تکلیف منو روشن کن این آقا هم گفت من کاری نمیکنم. حالا من چیکار کنم با من لج کرده.
ایشون یه ازدواج ناموفق دارن و یه بچه دختر ۷ساله که میگه باید اول تکلیفش روشن بشه که با مادرش زندگی میکنه یا نه.
تقریبا ۲ سال دیگه معلوم میشه من باید چیکار کنم؟؟؟؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
نتیجهای یافت نشد.