همسر من بسیار بددهن هست. سر موضوعی که من مقصر بودم با هم بحثمون شد.
ایشون هر چی از دهنش در اومد در اوج عصبانیت به من و خانوادم گفت در صورتی که من اشتباهم را قبول کرده بودم و کلی عذر خواهی کرده بودم!
پدر و مادر من هیچ دخلی به این موضوع نداشتن. ۲ تا ۳ روز باهاش قهر بودم و خودش پیشنهاد داد که بیا با هم حرف بزنیم!
الان از عصبانیتش کم شده ولی من دلخورم بعد از ۱۴ سال روی من دست بلند کرد و الان من دلم باهاش صاف نمیشه، اصلا نمیتونم باهاش حرف بزنم.
اون هم حرفی نمیزنه تقریبا یک هفته است که از هم جدا میخوابیم و هیچ کدومون نمیتونیم با هم حرف بزنیم.
من حتی به این موضوع فکر میکنم که ازش جدا بشم الان واقعا نمیدونم باید چه کار کنم؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام عزیزم به نظر من تو این ۱۴ سال زندگی مشترکی که باهاش داشتی کلی روزها خوب هم باهم داشتی به خاطرات خوبش فکر کن و بدون آدم هایی که دیگران را میبخشن لایق آرامش هستن ببخشش چون لایق آرامشی و در کل همه اون هایی که باهم ازدواج میکنن باید گذشته داشته باشن تا بتونم کنار هم روزهای قشنگی را بسازند تو عصبانیت نقل و نبات که خیر نمیکنن عزیزم الانم ناراحت نباش و بدون هرچی به پدر و مادر شما گفته در واقعه به پدر و مادر خودش گفته چون آدم ها بعد از ازدواج دارای دو مادر و پدر میشوند توجه به این نکته هم داشته باش که تو این ۱۴ سال بارها و بارها به خانواده ات لطف هایی هم کرده عزیزم جدا خوابیدن قهر کردن حرف نزدن سردی میاره تو زندگی نکن این کار رو و به قول مادربزرگ هامون که میگن زن و شوهری که جدا بخوابند فرشته از خونشون دور میشن پس به خودت صدمه نزن الانم تنبیه شده عزیزم دیگه بسه آشتی کن به گذشته فکر نکن زندگی تو با کسی مقایسه نکن از داشته لذت ببر خدا را شکر کن